تجربه همراهان
طهمور آزمکان، پزشک متخصص بیهوشی و مراقبتهای ویژه
به نام خدا
من یک پزشک متخصص بیهوشی هستم که سالها پیش با هومیوپاتی آشنا شدم و در این زمینه تجربیاتی دارم و بر اساس ماهیت شغل خود، کاربردهای زیادی برای هومیوپاتی یافتهام.
از آنجایی که اصول هومیوپاتی بر اساس روند طبیعی خلقت و مکانیسمهای بنیادی رشد انسان پایه گذاری شده است، میتوان گفت که استفاده از هومیوپاتی برای حفظ سلامت و حتی برای درمان بیماریها، میتواند تاثیرات بنیادین در انسان ایجاد کند که از این روی متفاوت از طب تجربی بوده و شاید حتی مغایر بنظر برسد. در این میان، ایجاد زمینه مناسب برای درک مکانیسم طبیعی اتفاقات در یک بیماری و نیز چگونگی تاثیر هومیوپاتی بر روند بیماری و نیز عملکرد طبیعی بدن انسان، نیاز به علم کافی در دانشهای بنیادی و همچنین تجربه بالا در هومیوپاتی دارد.
در کشورما میتوان از جناب دکتر ناصری به عنوان کسی که به طور اساسی این شاخه از طب مکمل را به حقیقت و اصل خود نزدیک کرده است، نام برد. مسلما درک و شناخت کافی از جهان و اتفاقات خلقت و تاثیرات متقابل انسان و محیط از خصوصیات اصلی و کم نظیر ایشان است. امیدواریم با حمایت ایشان عرصهای بیآلایش برای رخ نمودن علم اصیل هومیوپاتی در حفظ سلامتی و نیز درمان اختلالات جسمی، روانی و ذهنی انسانها فراهم شود.
جانسون چلبی سیر، مهندس برق
به نام خداوند بخشنده مهربان
نگرشی به وسعت گیتی، نجوایی به سرمدی عشق
به عنوان یکی از شرکت کنندگان دوره هومیوپاتی جناب آقای دکتر ناصری گرامی در وهله نخست، تجربه آشنایی با سیستم هومیوپاتی را مدیون مطالعه کتاب " یک" ایشان هستم زمانی که یک نوجوان دبیرستانی بودم. مضامین فلسفی، علمی، عرفانی و پزشکی این کتاب مرا مجذوب خود کرد و از آن به بعد بود که سودایی در من شکل گرفت. تشکیل کلاسهای هومیوپاتی در سال 96 فرصت مغتنمی بود در این راستا.
میدانم که در این مقدار اندک نمیتوان تمامی احساس و لذت گوش فرا دادن به مباحث علمی مطرح شده در کلاس هومیوپاتی استاد را به تصویر کشید اما باید بگویم با حضور در کلاسهای ایشان در درجه اول تحت تاثیر شخصیت زیبای این دانشمند فرهیخته قرارمیگیرید و سپس احاطه کامل ایشان به مطالب و بالاخص علم متریامدیکای این رشته با توجه به تجارب بی شمار ایشان در درمان بیماریها لذت فرا گیری را دو چندان میکند.
بینش ژرف و شیوه انتقال ظریف ایشان و از همه مهمتر سخاوتی که در ارایه مطالب و نکات، علیرغم غیر حضوری بودن، در کلاس هایشان بجا آورده میشود نشان از معرفت و شان والای این استاد وارسته دارد و خاطره زیبایی در ذهن هر دانشجو به یادگار نقش میبندد در آموختن علمی که به باور اهل فن نه فقط علم بلکه هنری واقعی در التیام آلام نوع بشر میباشد.
همچنان که تجربه حضور برای شنیدن درس استاد برای بنده مملو از نکات ارزنده بوده، امیدواریم در آینده نیز شاهد پیشبرد اهداف عالی در حوزه آموزش این سیستم باشیم. به امید موفقیتهای روزافزون برای ایشان و تیم همراهشان.
بنفشه دیانتی، کارشناس داروسازی
سالها پیش در کتابی ارزشمند به جملهای برخورد کردم: «علم، روابط ضروریهی منبعث از حقایق اشیاست». در همان کتاب بعد از توضیح و تفسیر بیشتر برای هنر، عرفان، درمان و دین هم، همین تعریف را قائل شده بودند.
شاید آن زمان خیلی معنای آن جمله را درک نکردم و ذهنم به وضوح و روشنی نرسید که چرا برای همه این عناوین یک تعریف در نظر گرفته شده است. تا این که بعد از خواندن « کتاب یک» جناب دکتر ناصری، کتابی بسیار عمیق، شیوا و بدیع، در فهم خودم قدری (و فقط قدری) رشد کردم و بعد از حضور در جلسات درس هومیوپاتی ایشان، باز توانستم به درک خود وسعت بیشتری بدهم، اگرچه هنوز هیچ نمیدانم و ابتدای مسیرم.
تجلی وحدت علم، هنر، درمان و عرفان در منش، بینش و گفتار ایشان کاملا واضح است و خیلی ساده، رسا، خاضعانه و با متانت خاصی مفاهیم پیچیده علمی را منتقل میکنند، طوری که کاملاً بر ذهن و قلب مینشیند. مسلماً دیدن و فهمیدن علم زیبای هومیوپاتی از دریچه دید ایشان شروع فرآیندی لذتبخش و ماندگار شد برای من! طوری که بخشی از زندگی من شد و من از دو سال پیش تا به امروز و تا به ابد، با عشق و علاقه آن را زندگی میکنم و تلاش میکنم زیبایی، پویایی و تاثیرگذاری علم هومیوپاتی را به هرکس که طالب آن است هدیه کنم!
با همراه شدن با جناب دکتر ناصری در این مسیر، جهانبینی من وسعت یافت و آرزوی دیرین من که «شفا بخشیدن به معنای حقیقی» است از طریق هومیوپاتی محقق شد. چه لذتی بالاتر از این!
امیدوارم این تجربه ناب جریان مداوم داشته باشد.
علی زارعی، روانپزشک – هومیوپات
به نام خداوند رحمان
سالها پیش به دنبال علمی بودم که بتوانم برای بیمارانم که مقاومت زیادی در پذیرش درمانهای رایج شیمیایی و دلواپسی وابستگی به دارو داشتند راه چارهای بیابم تا اینکه آشنایی با علم شفابخش همیوپاتی پیدا کردم که پایه و اساس آن اصلاح ساختار نیروی حیاتی ارگانیسم با داروهای هومیوپاتیک میباشد. در بعضی از بیماریها پاسخ عالی با تک دوز دارو مشاهده میشود و درعدهای با پاتولوژیهای عمیق نیاز به درمان طولانی مدت وجود دارد. سپاس بیکران بر استاد بزرگ هومیوپاتی ایران آقای دکتر مسعود ناصری که متواضعانه تمام دانش خود را به ما آموخت و من مدیون لطف فراوان ایشان در فراگیری هومیوپاتی و مداوای بیماران میباشم.
با سپاس فراوان
زینب دمیرچی، کارشناس ارشد آسیب شناسی گفتار و زبان
سلام
تجربه شرکت در کلاسی که استادش، آقای دکتر ناصری باشد، بسیار لذتبخش هست. کلام ایشان، بقدری ساده، روان، خالص و شیرین است که بی درنگ مثل تکهای از حقیقت بر دل مینشیند.
در کلاسهای همیوپاتی دکتر ناصری، با فلسفه این طب به قدری زیبا آشنا شدم که احساس میکردم، در بیخبری محض، دریچه نوری به رویم گشوده شده و در توصیف زیبایی آن لحظه، کلامی برای گفتن ندارم.
استاد گرامی، آقای دکتر ناصری عزیز، ضمن سپاسگزاری عمیق، امیدوارم همیشه پرتوان و سلامت باشید.
حمیرا ادیبی، پزشک عمومی
علم پزشکی در قرن بیست و یکم هنوز عاجز از درمان بیماریهای مزمن است و پزشکان فقط تلاش میکنند در این نوع بیماریها با کاهش علائم، آلام بیماران را کاهش دهند، در حالی که در دوره هومیوپاتی به این آگاهی رسیدم که ریشهیابی عمیقتر و علاجی کمهزینهتر وجود دارد. هم چنین یاد گرفتم که انسانها را عمیقتر درک کنم و ثانیاً دانستم که امکان پیشبینی بیماری در هر فرد بر اساس شخصیتهای هومیوپاتی وجود دارد و میتوان از بروز بیماریهای مزمن جلوگیری کرد.
هر چند در دورهی پزشکی با واژههای "سلامتی و بیماری" از قبل آشنا شده بودم ولیکن درک عمیقی از این کلمات نداشتم. خوشبختانه با نگاه کلنگر هومیوپاتی سلامتی معنایی بس عمیقتر نسبت به "نبود بیماری" برایم پیدا کرد. این که انسانها چگونه با جزئیات بسیار در این علم دستهبندی میشوند و یا این که تفاوتهای فردی انسانها از کجا ناشی میشود و یا این که بیمارشدن انسانها از کجا منشا میگیرد و در نهایت درک عمیقی از روحیات انسان که منجر شد در مورد انسانها دست از قضاوت بکشم و اینها همه گوشهای ازمطالب باارزشی بود که از هومیوپاتی یاد گرفتم.
کاش روزی برسد که با فراگیر شدن این علم، درک متقابل در بین انسانها افزایش یافته و انسانها بتوانند در کنار هم آرامش را تجربه کنند. کاش روزی برسد که با فراگیر شدن این علم، پدران و مادران، فرزندان خود را بهتر درک کنند و نخواهند به عنوان آموزش و تربیت همه را در یک قالب جا دهند. کاش روزی برسد که با فراگیر شدن این علم، معلمان بدانند که چگونه میتوانند با عدم درک تفاوتهای فردی و مقایسه دانش آموزان باعث بیمار شدنشان شوند و کاش روزی برسد که با رواج همیوپاتی، امکان پیشگیری از بروز بیماریها در سطح جامعه میسر شود.
درنهایت میتوانم بگویم هومیوپاتی برای من دریچهای بود که ازآن دریچه دنیا را زیباتر و روند زندگی انسانها را پرمعناتر ببینم.
جا دارد از اساتید بزرگوارم به ویژه جناب آقای دکتر ناصری که در آموزش این علم شفابخش تلاش بسیار نمودند، تشکر و قدردانی ویژه نمایم.
رضا امیدفرد، دندانپزشک ، هومیوپات
۳ سال بود که به ارومیه آمده بودیم. روزی در راه مطب با دلی شکسته با خودم میگفتم: خدایا من اینجا چه میکنم؟ زبان آذری بلد نیستم. بالطبع مطب هم بیمار چندانی ندارد! به یک کیوسک روزنامه فروشی رسیدم. در یک نشریه استانی شرح مختصری از رزومه چهره علمی استان و معرفی استاد دکتر مسعود ناصری را دیدم.
ایشان آن زمان استادیار بخش ریاضی فیزیک دانشگاه ارومیه بودند، و چقدرسخت بود تماس با ایشان. چند روز سماجت کردم تا با ایشان تماس گرفته و با گشادهرویی به محل کارشان دعوت شدم. ملاقات با ایشان برایم بسیار دلپذیر بود. دراوج جوانی، پر از انرژی و شور. دو ساعتی گپ زدیم، وقتی علایقم رو میشمردم، از درمانهای طبیعی و نگاه خام اصطلاحاً متافیزیکی، ایشان مرا مناسب برای شرکت در کلاسهای هومیوپاتی دیدند که قرار بود در دانشگاه ارومیه برگزار شود و چنین شد.
یکسال ونیم شرکت در کلاسهایی که تا ابد فراموش نمیکنم، ساعتها کلاس تا پاسی ازشب، و استاد و دانشجویان سرشار از انرژی. در تمام دوران دانشجویی در سالهای مشترک با پزشکان و تمام ۶ سال دوره دندانپزشکی دانشگاه تهران استادی عالمتر و عارفتر از دکتر ناصری نداشتم.
حجم مطالبی که ایشان با سخاوت و بیدریغ دراختیارمان قرار میدادند، دهها برابر از دروس دندانپزشکی برایم تازگی بیشتر داشت؛ و مشتاقانه گمشده خودم را در کلاسهای ایشان دنبال کردم. نهایتاً دریافتم علت آمدنم به ارومیه درآن زمان شرکت در کلاسهای هومیوپاتی ایشان بوده، و هیچ چیز اتفاقی نبوده و نیست.
هومیوپاتی زندگی مرا تغییر داد، دندانپزشکی دیگر ارضایم نمیکرد پس رهایش کردم. ۲۵سال است که در حال و هوای هومیوپاتی هستم و سخت باور دارم: «من علمنی حرفاً، فقد صیرنی عبداً»
سیما معاف، کارشناس نقاشی و روان تحلیلگر
سالها پیش بعد از دبیرستان رشتهی تجربی را کنار گذاشتم، تحمل یک تزریق ساده به بیماران را نداشتم، رنج کشیدنشان آزارم میداد و به همان اندازه که پزشکی رایج به نظر کارآمد مینمود آسیبهایش هم کم نبود.
آشنا شدن با علم هومیوپاتی و در ادامه با جناب دکتر ناصری، اتفاق تازهای را در دنیای من رقم زد. صداقت و سخاوتشان درآموزش، کلام گرم و مهربانشان و محتوای علم هومیوپاتی، کتاب یک و... باعث شد احساس کنم برای هر بیماریای راهحلی وجود دارد. درک تاثیر تمام حیات بر روی یکدیگر، نحوهی ساخت و عملکرد داروها، روانشناسی و جامعه شناسی که در آن نهفته است، خود پدیدآورندهی درمانی هنرمندانه است. فلسفهای کلنگر که درمانی کامل برای سرگشتگیهای من بود.
با تمام وجودم برای استاد عزیز دکتر ناصری و تیم بینظیرشان آرزوی موفقیت میکنم.
فرید مفید، پزشک - هومیوپات
بیست وشش سال پیش یعنى سالهاى ٧٣ – ١٣٧٢ در شرف فارغالتحصیلى بودم که با انسانى اندیشمند وبزرگ و بىادعا آشنا شدم. زمانى که توفیق آشنایى و شاگردى استاد دکتر مسعود ناصرى نصیبم شد، من از اندک دانشجویانى بودم که در شرف اتمام دوره دکتراى پزشکى بوده و در سال ١٣٧٣ نظام پزشکى خود را دریافت کردم و از مسیر تخصص بیهوشى به سمت طب هومیوپاتى سوق داده و مسیر ادامه تحصیل و طبابتم تغییر کرد. انسانى دانشمند و شریف که بدون هیچ چشم داشتى کیلومترها راه را از ارومیه به تهران مىآمد تا با آموزش طبى متفاوت و کلنگر زکات علم خود را به جا آورد و مسبب تحولى شگرف در نظام درمانى کشورم شد. دو سال روزهاى آخر هفته را به شوق دیدار استاد بزرگوار و آموزش این طب کلنگر، در سرما و گرما سپرى کردیم...
استاد عزیز، دکترمسعود ناصرى که با ضیق وقت و مشغله کارى خود، تمام سختیها و بىمهرىها را همواره با لبخند و بردبارى به جان خرید و جمع کثیرى از دانشجویان پزشکى در آن زمان را با طب هومیوپاتى آشنا، و هومیوپاتى را در ایران احیاء کرد.
در زمان حضور استاد دکتر مسعود ناصرى در تهران، بیماران فراوانى از اقصى نقاط ایران جهت مداوا به ایشان مراجعه میکردند و استاد تا حد توان بدون هیچ دریافت وجه و با رویى خوش به درمان بیماران میپرداخت. چه چکهاى سفید امضاء و مبالغ قابل توجهى که به ایشان پیشنهاد میشد ولى استاد به آنها بىاعتنا و بى نیاز بود و صرفاً شوق آموزش و خدمت از وجود ایشان لبریز بود.
استاد دکتر مسعود ناصرى با ارائه تئورى شعور، معنایى ناب به طب هومیوپاتى بخشید بیان دیدگاهى علمى باقوانین فیزیک کوانتوم به طب هومیوپاتى...استاد دکتر مسعود ناصرى دو کتاب ارزشمند در آن زمان از خود به یادگار گذاشت که همواره در هر زمان وهر مکان، تازه، ناب و آموزنده است. کتاب یک و کتاب صفر.
آرى به جرات وبه صراحت میگویم، هر بیمارى که از آن زمان تا هر زمان به طریق طب هومیوپاتى درایران درمان میشود قطعاً ثواب آن اول از همه، متوجه استاد دکتر مسعود ناصرى است. اینجانب که خود را همیشه شاگرد استاد بزرگوار و گرانقدر میدانم و به آن افتخار میکنم، ازخداوند متعال سلامتى و توفیق هرچه بیشتر را براى ایشان خواهانم و امیدوارم بتوانم همواره توفیق شاگردى ایشان را داشته باشم.
پگاه برادران، کارشناس ارشد فیزیولوژی
به عنوان کسی که همیشه به دنبال بررسی راهکارهای ایدهآل برای سلامتی انسان بودم آشنایی با هومیوپاتی در 15 سال پیش چراغی بود که دربرهه خاصی از زندگیام روشن شد. با عشق فراوان سه سال در پی تحصیلش بودم و گرچه لذت فراوانی از آموختن نصیبم میشد ولی از کمک کردن به خودم و دیگران به این روش رضایت کافی نداشتم. به درستی دلیلش را میدانستم! علیرغم تلاش اساتید فن و مطالعه منابع زیاد، چیزی در آموختههایم کم بود! چیزی فراتراز نداشتن تجربه! دورههای آکادمیک خارج از کشور هم دستاورد بیشتری برایم نداشت تا روزی که همه را رها کردم و تصمیم گرفتم به همان لذت درک فلسفی زیبای این علم اکتفا نموده، از توصیه به دارو و درمان حتی برای خود و نزدیکان و دوستانم اجتناب نمایم. اندوختههایم گرچه زیبا و ارزنده اما همچون پیکری بی جان و سنگین بردوشم سنگینی میکرد. گویی نفس روح بخشی را کم داشت تا به دمی زندهشان کند و روح شرقی من در انتظار این اتفاق بود... "در دل هر گفتگوی، گرچه روان است جوی، گر طالب اندیشهای؟ آب ز سرچشمه جوی! "
نقل گزارشات و خاطرات کلاسهای استاد ناصری بزرگ را از زبان شاگردان قدیمیشان بسیار خوانده و شنیده بودم و میدانستم دوای درد جسم بیجان دانش من نزد ایشان است و بس. کسی که هومیوپاتی را از مرزهای تاریخ 270 ساله اش عبور داده، و از نو "فضاهای خالی" اش را اندیشیده است و حتما حرفهای تازه زیادی برای گفتن دارد. اما انتظار دیدار ایشان برایم آرزویی دست نیافتنی مینمود... تا این که روزی دوستی ارجمند خبراز آمدن ایشان داد: "...جرعهای ده که ز ارباب کرم، هر حریفی ز پی ملتمسی میآید"
تابستان 1391 بود و دکتر مسعود ناصری با سخاوت و شجاعتی مثال زدنی فوت و فنهای درمانگری به روش هومیوپاتی را به دانشجویان آموزش میدادند اما آنچه این آموزشها را بینظیرتر میکرد، آموزش فیزیک و بیولوژی سیستمهای پیچیده در کنارهومیوپاتی بود. ماحصل سه دهه تلاش و تحقیق در گستره وسیعی از علوم و اندیشیدن درعمق فضای تهی اندیشههای موجود درعلم بشر، کلام استاد را سخت لطیف و اثرگذار کرده بود. دانش گسترده و عمیق نظری، به همراه تجربه بی نظیر کاربردی و نحوه شگفتانگیز انتقال مفاهیم پیچیده همواره کلاسهای درس ایشان را به معرکهای زیبا و ماندگار برای شرکتکنندگان مبدل میکند. بیانی شیوا که یادآور لطافت و صلابت کلام آذرباد است!
جای هیچ شکی نیست که تا امروز، اکثریت قاطع فعالان عرصه هومیوپاتی درایران (اگر نخواهیم بگوییم همگی ایشان)، دانش خود را به نحو مستقیم یا غیرمستقیم مدیون دکتر مسعود ناصری هستند و ایشان را به حق میبایست احیاگر و پدرهومیوپاتی ایران نامید. در ادامهی این فرآیند اثرگذار، ایشان باردیگر با عزمی راسخ و اندیشهای حیات بخش، به تاسیس کانون هومیوپاتی پدیدآیی همت گماردهاند تا برگ زرین دیگری به تاریخ و جغرافیای این علم اضافه نمایند. آنچه که از امروز بیولوژی و هومیوپاتی پدیدآیی نام گذاری شده، روایت جامع و ریاضی محوریست که قادر است هومیوپاتی کلاسیک را به عنوان حالت خاصی از یک سیستم جامع تشخیص و درمان با شفافیت تمام توضیح دهد و عملکرد آن را که همواره مورد مناقشه هواداران و مخالفان این رشته بوده به زبان ریاضی اثبات نماید.
به طور خلاصه آنچه در قالب کانون هومیوپاتی پدیدآیی ارائه میشود مرزهای هومیوپاتی کلاسیک را در نوردیده و مکانیسم جهان تک قانونی را وارد دنیای بیولوژی و پزشکی کرده است و قصد دارد با گردهم آوردن متخصصین هومیوپات از اقصی نقاط جهان، ضمن ارتقای دانش بنیادین اهالی این فن، جامعه هومیوپاتهای فارسی زبان را متحد و هم صدا نماید. امید آن میرود به زودی این نهال ریشهدار در سرزمین تازهاش به بار نشسته، بار دیگر گلها و میوههای رنگارنگ خود را به جامعه پیشکش نماید و میرود تا در فردایی نزدیک، به مهمترین کانون گردهمایی و مرجع علمی و تحقیقاتی هومیوپاتهای کلاسیک در سراسر کره زمین مبدل شود.
با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای بنیانگذارهومیوپاتی ایران و به امید رشد و شکوفایی کانون هومیوپاتی پدیدآیی
امیر خزینه دارلو، کارشناس ارشد الکتروتکنیک، شرکت کننده دوره بیولوژی پدیدایی
استاد ناصری عزیز و ارجمند
با سلام
دلسوزی، تلاش و کوشش شما در تعلیم و انتقال معلومات و تجربیات ارزشمند در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه با دانشجویان و ایجاد فضائی دلنشین برای کسب علم و دانش حقیقتاً قابل ستایش است. اینجانب بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات و خدمات ارزشمند شما استاد گرانقدر تقدیر و تشکر نمایم.
همانطور که قبلاً هم به اطلاع رساندم، در این پنجاه سال دوران تحصیل و یادگیری تا بحال کسی را ندیده بودم که به اندازه شمای عزیز مطالب را و آن هم این چنین مطالب سخت و پیچیده ریاضی و فیزیک را به اینگونه جالب و ساده و با تسلط کامل و با روشی صادقانه در اختیار شاگردانش بگذارد.(یعنی هر آنچه که خود تصور و یا تجسم میکند به زبان بیاورد و سعی در آن داشته باشد که به هر نحوی که شده است مخاطبانش را غنی از دانش بکند)
روش تدریسی که شما دارید علاوه بر اطلاعات و دانش عمیقی که از موضوع دارید به گونه ای دلنشین است که نمی توان از کلاسهای شما دست کشید. جهانی که شما به ما آشنا کردید و در ادامه خواهید کرد بقدری جالب و زیبا است که هر شب با افکاری جدید سر به بالین میگذاریم و بی صبرانه منتظر ویدئو های بعدی شما هستیم. امیدوارم که بخصوص نسل جوان از این موقعیت طلایی که شما در اختیار آنها گذاشته اید حداکثر استفاده را ببرد و برای آنها دوره آموزشی شما پلی باشد برای رسیدن به ایده های جدید و دگرگون ساز.
می گویند اگر می خواهی به کسی لطف کنی به او ماهی نده، ماهیگیری رابه او بیاموز. استاد گرامی! سپاسگزار شما در زندگی خود هستم که اندیشیدن رابه من آموختید نه اندیشه ها را.
در پایان لازم میدانم که از تیم پشتیبانی شما به خاطر تمام زحماتی که در طول این دوره کشیده اند قدردانی و تشکر کرده و برایشان موفقیت بیشتر آرزومندم.
از خداوند متعال برایتان سلامتی، موفقیت و همواره یاد دادن را مسئلت دارم.
ارادتمند شما
خزینه دارلو امیر